سلام بر آنان که از نفس افتادند که ما از نفس نیفتیم، سلام بر آنان که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، سلام بر آنان که به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم، سلام بر آنان که رفتند تا برای همیشه جاودان بمانند.
شهید جلال حسینپور در سال 1347 در سنان دیده به جهان گشود. او دوران تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی در زادگاهش گذراند سپس وارد مدرسه علمیه فسا شد و به درس طلبگی پرداخت. این شهید بر اثر حادثهای از ناحیه پا دچار معلولیت گردید. شهید جلال حسینپور با اینکه سن و سال کمی داشت و از ناحیه پا دچار مشکل بود در تاریخهای مختلف در6 نوبت به جبهههای جنگ شتافت. در یکی از نوبتها از ناحیه صورت مجروح شد وسرانجام در نوبت ششم در منطقه عملیاتی والفجر10 در سن 19 سالگی در توت خرمال عراق در تاریخ 28/12/66 به شهادت رسید و خود را به جمع حسینیان رساند و با آن کاروان عشق به سوی بهشت عزیمت نمود.
شهید جلال حسینپور یک وصیت نامه بسیار زیبا دارد که در 25 بند تنظیم شده است اما به دلیل طولانی بودن آن و کمبود وقت از ذکر مشروح آن معذوریم. این شهید در فرازی از وصیت نامه خود مینویسد: دوست دارم سرم از تن جدا گردد و با تنی بدون سر به آن دنیا بروم تا شرمنده امام حسین (ع) نشوم. چطور میتوانم امام حسین را بدون سر ببینم و خودم سر داشته باشم؟ دوست دارم دست هایم قطع شود تا جلوی ابوالفضلالعباس(ع) سر افکنده نباشم. شهید جلال حسینپور در فرازی دیگر از وصیت نامه خود خطاب به خواهران مینویسد که: جنگ شما مهمتر از جنگ ماست، اسلحه شما حجاب شماست، اسلحه خود را خوب و محکم نگهدارید. نمازگزاران عزیز، اکنون این سوال پیش میآید چطور شدهاست که قباحت کنار گذاشتن چادر در بعضی از زنان و دختران از بین رفتهاست؟ و در مجالس شادی با سر و وضع آنچنانی ظاهر شده و افتخار هم میکنند. آیا اینطور به وصیت شهدا عمل میشود؟ آیا هرچه از جنگ دور میشویم ارزشهای شهدا باید کمرنگتر شود؟ آیا یاد شهدا فقط باید در هفته دفاع مقدس مطرح شود؟ آیا بر خلاف وصیت امام راحل رزمندگان دیروز و فرسودگان جسمی امروز در پیچ و خم روزمره زندگی به فراموشی سپرده نشده اند؟ در اینجا از زبان رزمندگان دیروز و فراموش شدگان امروز این بیت را میآوریم:
کاش میشد بچهها را جمع کرد سنگر آن روزها را گرم کرد
کاش میشد بار دیگر جبهه رفت جنگ عشقی کردوتیریخورد ورفتند
ذکر این جمله خالی از لطف نیست که بگوییم بشکند آن قلمی که ننویسد بر سربازان خمینی چه گذشت. در پایان برای شادی روح شهید جلال حسینپور و مادر مرحومهاش همه با هم الفاتحه مع الصلوات.*برگرفته از وبلاگ ستارگان آسمان شیبکوه*