سنان نیوز

به روزترین خبرها ومطالب از روستای سنان.شهرستان فسا

سنان نیوز

به روزترین خبرها ومطالب از روستای سنان.شهرستان فسا

شهیداصغررعیت پیشه

شهیدان بر شهادت خنده کردند** به خون خود بهاران زنده کردند**شنیدم لاله ای در زیر لب گفت** شهیدان لاله را شرمنده کردند***شرح حال پرندگانی که سبک بال چون نوری در ظلمت درخشیدند و تنها هدف و مقصد آنها سوختن و به معشوق رسیدن بود چه مشکل است. اما می توان خوشه ای از خرمن معرفت و کمال آنان را چید.شهید اصغر رعیت پیشه فرزند مشهدی کرم در سال 1345 در سنان چشم به جهان گشود ستارگان به خورشید این تولد را تبریک گفتند این شهید با وقار و خوش اخلاق که هیچ وقت خنده از لبانش دور نمی شد تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان عطار سنان و دوران راهنمایی را در مدرسه ابوریحان فدشکویه گذراند اما به دلیل فقر مالی تحصیلات او نیمه تمام ماند و به کمک مرحوم پدرش به کار کشاورزی پرداخت. این شهید در سن 15 سالگی عازم جبهه های جنگ گردید و پس از مدتی حضور درمیادین نبرد به زادگاهش برگشت. پس از مدتی به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید او عضو گردان انصار الحسین از لشکر 9 بدر همراه با برادران مجاهد عراقی در منطقه هور الهویزه مشغول نبرد با دشمن بعثی بود نیروهای این گردان در 500 متری بعثی های عراقی بودند او به مدت یک سال در این منطقه با دشمن درگیر بود و در تک های سنگینی علیه دشمن شرکت داشت در این تک ها، دلاوری ها و شجاعت های بی نظیر این شهید زبانزد دوستان و همرزمانش بود تا اینکه در ساعت 9 صبح روز 6/6/66 در سن 21 سالگی دست گلچین الهی این گل خوشبو را چید و فرشتگان بال گشوده وشهید اصغر رعیت پیشه را با ندای تبارک الله به آسمان بردند و جامه سیاه بر تن خانواده و دوستانش پوشاندند.شهید اصغر رعیت پیشه در تاریخ 2/3/64 ازدواج کرد و فرزندی از او بجا مانده است. این شهید در وصیت نامه اش می نویسد: سلام بر امام غائب و نایب بر حقش و درود و صلوات می فرستم به روان پاک آنانی که بدنشان به خاک افتاد و روحشان به عالم بالا شتافت. برادران و خواهران من راهم را شناخته و آگاهانه در این راه قدم گذاشته ام چرا که جهاد درب بهشت و شهید گشاینده آن در است گرچه من لایق شهادت نیستم اما آرزوی آن را دارم و حاضرم صدها بار کشته شوم تا به معبود برسم دوستان من بدانید که لحظات و فرصت ها مثل ابر می گذرد و این عمر ماست که مانند تیری از ترکش ایام رها شده و به سرعت به پایان خود نزدیک می شود پس تلاش کنیم که این تیر به خوبی به هدف بنشیند و خطا نرود. این شهید خطاب به پدر و مادرش می نویسد: می دانم محبت من در دل شماست و از دست دادن من برایتان سخت است اما برای قوام و دوام حکومت اسلام شهادت من بسیار ناچیز است و صبر شما اجر و پاداش زیادی نزد خدا دارد. او از همسرش می خواهد که دختر کوچکش را زینب وار بزرگ و خوب امانتداری کند. این شهید از بستگان و دوستان خود حلالیت طلبیده و همه را به خدای بزرگ سپرده است. در پایان برای شادی ارواح مطهرشهید اصغر رعیت پیشه و پدر مرحوم و مادر مرحومه اش همه با هم می خوانیم الفاتحه مع الصلوات.*برگرفته ازوبلاگ ستارگان آسمان شیبکوه*