عجب از فصل پاییز و عجب از رسم مهمانی●
درختی خشک می مانم در این سرمای طولانی
***
زمین سرد و هوا سرد و تمام فصل خشکیده●
صدای خش خش برگ و صدای بغض پنهانی
***
رها از دست من یار و نگاهی مانده بر راهم●
امان از فصل پاییز و امان از اشک پنهانی
***
قفس باز و پرم باز و نگاه اسمان با من●
ندارم میل آزادی از این اوضاع بحرانی
***
صدای باد و باران و صدای جغد می آید●
من و چای و دو خط شعرطوفانی.