سنان نیوز

سنان نیوز

به روزترین خبرها ومطالب از روستای سنان.شهرستان فسا
سنان نیوز

سنان نیوز

به روزترین خبرها ومطالب از روستای سنان.شهرستان فسا

پنجره حقیقت

★★★★★ دل تنگم دوباره سادگی کرد بـازم یـاد زمــان بچگــی کرد ★★★★★ دلم یاد بیست سال پیش کرده هـوای بـستـگان خـویـش کرده ★★★★★ همان موقع که دلها شاد بودند هـمـــه دل زنـــده و آبـــاد بودند ★★★★★ همه کوی و گذر لطف و صفا بود سـخــن از مهــربـانـی و وفـــا بود ★★★★★ قدیـمــا زندگی رنگـی دگر داشت زمونه ریتم و آهنگی دگر داشت ★★★★★ یه رنگی بود و لطف و مهربانی سـرور و جشن بود و شـادمـانی ★★★★★ قدیما هیچکه نامردی نمی کرد کســی ابـراز دلـســردی نمی کرد ★★★★★ چرا بازار نـامـــردی شلوغه!؟ چرا مهر و وفــاداری دروغه!؟ ★★★★★ چرا مهـر و محبت کیمیـا شد همه دنیا پر از رنگ و ریا شد ★★★★★ چطوری بسته شد درهای رحمت کجــا رفت آن همه مهــر و محبت ★★★★★ چرا مردم شدند در غم گرفتار دلـم تنگه از این آشفتـه بازار ★★★★★ بگو رحم و مروتها کجا رفت؟ جوانمردی فتوتها کجا رفت؟ ★★★★★ بـرادر بـا بـرادر جنگ داره پدر از بچه خود ننگ داره ★★★★★ پـدر سالاری از بن ریشه کن شد پسـر سالاری و خر در چمن شد ★★★★★ جوان تا ظهر زیر رختخوابه پدر بیچــاره در رنـج و عذابه ★★★★★ قدیما که همش حرف پسر بود عـصـــای پیــریِ دست پدر بود ★★★★★ کنون برخی پسرها بی بخارند تعصب مـــردی و غیــرت ندارند ★★★★★ نمى دانـم چـرا دنیــا عوض شد همه دلها پر از کین و غرض شد ★★★★★ نـهــال آرزوها بی ثمر شد برادر از برادر بی خبر شد ★★★★★ دگـــر حــرفـی ز عمو و دایـی نیست چه شد خاله، خبر از زن دایی نیست ★★★★★ پســر خاله نمی گیرد سراغت نمی روید گلی دیگر به باغت ★★★★★ همــه فــامـیـــل از هـمـدیــگه دورند چرا اینگونه سرد و سوت و کورند ★★★★★ بسی لعنت به این رسم زمونه به این دنیـای بر عکس وارونه ★★★★★ یکی مـاشیـن میـلیــاردی سـواره یکی هم یک موتور سیکلت نداره ★★★★★ یکی در پول و ثروت غوطه ور شد یـکـی هـــم از نـداری در بـه در شد ★★★★★ یکی املاک و صدها خانه داره یکی مـحتـــاج یک پـول اجــاره ★★★★★ یکی درگیر درد بی علاجه یکی دنـبــال وام ازدواجــه ★★★★★ یکی مـیــمـیــره از درد خـمـــاری یکی در پارتی و شب زنده داری ★★★★★ یکی بنز ویـکـی مـایلـــر سواره یکی بر واتساپ و وایبر سواره ★★★★★ ببخشیدکه این بنده، سادگی کرد دلـــش یـــاد زمــــان بـچـگــی کرد ★★★★★ ☆☆پنجــره حقیقت☆☆
نظرات 4 + ارسال نظر
کریمیان دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 23:41

سلام خیلی قشنگ بود مرسی

غریبه... دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 01:26

احسنت .با اجازه شعرت کپی .و بازم احسنت بر این همه فعالیت

سلام .سپاس

حمید یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 12:47

پسرخاله سلام **احسنت بر شما و ذوق هنری شما **روز سفره اطعام خانه بابام ندیدمت برای میلاد که رفت سربازی آرزوی سربلندی و موفقیت دارم و انشااله بقیه خدمت هم شیراز می افتد** راستی من همیشه سراغت می گیرم اینجای شعر شامل من یکی نیست.

سلام و سپاس از لطف شما...

بی قرار دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 23:38

شعر خیلی جالبی هست واقعا که همین طور هست این قدر که مردم به فکر خودشان وگرفتار کارهایخود هستتددیگه وقت دید وبازدید ندارند وباچند دقیقه تلفن زدن از حال هم دیگه با خبر میشوند تازه اگه شارژ رایگان داشته باشند وقتی هم همدیگه رو دیدند چیزهایی که دارند به رخ هم میکشند ولی موقع کمک به یکی میشه داد نداری میزنند ...چی بگم از این رسم زمونه که هر چی بگم کمه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد